دختر كوچولوي من

عزیز مامان در اوایل یازده ماهگی شش تا دندان با فاصله دارد که ٤ تا فک بالا و ٢ تا پایین است چهاردستو پا رفتن محیا در اوایل ١١ ماهگی با سرعت زیاد انجام می ده و سعی می کنه که با کمک وسایل بایستد ...

  محیا با دیدن دریا خیلی هیجان زده شد و برای عکس انداختن همکاری نکرد فقط با شن ها بازی می کرد محیا در شهربازی رامسر در چرخ و فلک   از علایق محیا در این سفر خالی کردن کیف خاله منیر در یک چشم بر هم زدن بود علت علاقه دخترم را نفهمیدم  و این که چه جوری زیپ کیف باز می کرد و با کیف های دیگه کاری نداشت ...

عزیز مامان خواب خیلی سبکی داره هرچند دقیقه یکبار کمی چشمش باز می کنه که مطمئن بشه تنها نیست که با کمی پیش پیش دوباره می خوابه ...

محیا مامان بلاخره در چند روز مونده به پایان ده ماهگی (٩ماه و٢٠ روزگی ) شروع به چاردست و پا رفتن کرد فقط وسط کار خسته می شه ادامش سینه خیز می ره. هنر دیگه دخترم در ده ماهگی دست زدن است که با شنیدن موسیقی خودکفا شروع به دست می شه عشق مامان در نه ماهگی دو دندان دیگه در فک بالا سمت راست در آورد فقط به حالت کج در سمت چپ هم دو دندان دیگه در حال جوانه زدن است. ...

دخترم نایلون دوست داره و با رورواک به سمت نایلون میز می ره و نایلون را در دهنش می کنه ...

سینه زدن ، گه گاهی دست زدن، دهن تا منتهی الیه باز کردن و به تقلید از بقیه ا گفتن راستی به زور تشویق کمی دنده عقب سینه خیز هم می ره ...

محیا من در هشت ماهگی کم کم شروع به گفتن کلمات مانند بابا ،به به ،آبه کرده ولی هنوز از سینه خیز و کارهای دیگه خبری نیست.نمی دونم دختر من تنبله ...

...

چقدر خوش مزه ...

از وقتی که عشق مامان دندون در آورد و مامان محبوبه این حوضه بادی براش کادو خرید دیگه مرتب توش نشسته و بازی می کنه و به این زودی هم تصمیم به راه افتادن نداره ...